سختترین بخش کتاب نوشتن، شروع آن است. معمولا ایدهای در ذهن دارید اما نمیدانید چگونه شروع کنید و آن را گسترش دهید. برای همه فرمول یکسانی در نویسندگی وجود ندارد اما همیشه راهنمایی و توصیههایی است که میتواند در ایدهیابی و بهبود روند نوشتن کمک شما باشد.
قطعی کردن ایده کتاب
شاید بتوانید به روشنی ایده کتاب را برای خود بیان کنید اما برای قطعی کردن ایده به چیزی بیشتر از این نیاز دارید. در حقیقت نیاز دارید که به سه “چ” پاسخ بدهید:
کتاب در مورد چه چیزی است؟
چرا این موضوع مهم است؟
چه کسی آن را خواهد خواند؟
برای اینکه بهتر به سوالات جواب بدهید میتوانید جاهای خالی در جمله زیر را پر کنید:
(چه کسی) کتاب من را درباره (چه موضوعی) میخواند چون (به دلیل)
مثال: یک مدیر کتاب من را درباره افزایش بهرهوری در کسب و کار میخواند چون میخواهد از منابع زمانی، مالی و انسانی که در اختیار دارد بیشتر استفاده را ببرد.
این بخش نوشتن کتاب بسیار مهم است بنابراین اجازه بدهید کمی بیشتر به این سه “چ” بپردازیم.
چه چیز
بخش چرا بذرکتاب شما خواهد بود. این بذر برای اینکه بتواند جوانه بزند باید ماهیت چیزی که میخواهید بنویسید را قطعی کنید. ببینید چگونه میتوانید موضوع کتاب را در یک جمله برای فرد دیگری بیان کنید.
فرقی نمیکند کتابی درباره مدیریت مالی برای مدیران مینویسید یا یک کتاب روانشناسی، در هر صورت به یک “چه چیز” نیاز دارید.
چه کسی
در کتابهای غیرداستانی وقتی صحبت از چه کسی میشود منظور سودمندی کتاب برای افراد خاصی است. چه کسی با خواندن کتاب اطلاعات آن را مفید و باارزش خواهد دید؟
مخاطبان شما کسانی هستند که میخواهند از شما بیشتر یاد بگیرند. در حقیقت پاسخ به این پرسش نشان دهنده خواننده ایدهآل شما است. روبرو شدن با یک خواننده فرضی، نوشتن را بسیار آسانتر میکند.
چرا
برای افزایش انگیزه نوشتن باید بدانید که چرا میخواهید یک کتاب خاص را بنویسید؟ و چرا شما باید آن را بنویسید؟
پس از این مرحله میتوانید به سراغ مرحله بعدی بروید: طرح کلی
طرح کلی کتاب خود را مشخص کنید
اساس و بنیان کتاب شما بر روی طرح کلی خواهد بود. برای نوشتن طرح کلی کتاب روشهای مختلفی وجود دارد.
نقشه ذهنی
این روش برای افراد بصری بسیار مناسب است. روی یک تکه کاغذ، یک دایره بزرگ بکشید و ایده اصلی خود را داخل آن بنویسید. سپس در اطراف آن، دایرههای کوچکتری با ایدههای مرتبط بکشید که به حلقه اصلی وصل میشوند.
حتی میتوانید برای این حلقهها نیز حلقههای کوچکتری در نظر بگیرید. این نقشه ذهنی را بسته به موضوع کتاب و فصلهای آن تنها برای راحتی کار خود و ایجاد چهارچوبی ذهنی استفاده خواهید کرد.
سرفصلهای کتاب
با نوشتن سرفصلهای کتاب به خوبی متوجه میشوید که کتاب در کجا شروع و در کجا به پایان میرسد. این کار به ذهن شما نظم میدهد و میتوانید هماکنون باید بر روی چه بخشی تمرکز کنید. این سرفصلها در ادامه کار ممکن است دچار تغییراتی شوند اما برای ایجاد نظم ذهنی در شروع کار کافی است.
ایجاد طرح کلی سرعت نوشتن کتاب را بالا میبرد. در ابتدا زمانی را برای نوشتن یک طرح کلی بگذارید تا در ادامه روند نوشتن برای شما راحتتر گردد. شما یک مفهوم بزرگ را به بخشهای کوچکتری تقسیم میکنید به این شکل احساس میکنید که موضوع برایتان قابل کنترل شده است.
روندی ثابت برای نوشتن داشته باشید
داشتن یک برنامه ثابت از ملزومات نوشتن و تکمیل یک کتاب است. یک روش این است که مشخص کنید در یک روز چه تعداد کلمه میخواهید بنویسید.
اینکه چه تعداد کلمه در روز مناسب شما است را خودتان با توجه به برنامه کاری و میزان اطلاعات و دانش در موضوع موردنظر باید مشخص کنید. اما اجازه ندهید از تعداد مشخص شده کمتر بنویسید تا سرعت نوشتن و تکمیل کتاب کم نشود.
در کنار تعداد کلمات، لازم است زمانی را برای نوشتن اختصاص دهید. منتظر نباشید تا زمان کافی یا حال مناسب برای نوشتن به سراغ شما بیاید چون در عمل چنین چیزی اتفاق نمیافتد.
نوشتن کتاب را می توان با دویدن ماراتن مقایسه کرد. بیشتر دوندگان به این فکر نمیکنند که چه مدت طول میکشد تا به خط پایان برساند. آنها بر روی هر مایل، هر مرحله و هر تنفس تمرکز میکنند.
کتاب شما نیز همانند یک پازل است که از قطعات کوچکتری ساخته شده است. اگر با تمرکز بیش از حد روی تصویر بزرگ از پایان کار شروع به نوشتن کتاب کنید، در نتیجه کار غرق میشوید. تمرکز خود را بر روی فصل به فصل کتاب بگذارید
برنامه ریزی را متوقف و شروع به نوشتن کنید.
ایجاد یک طرح کلی و تحقیق در مورد مباحث کتاب، بخشهای مهمی برای جلوگیری از موانع ذهنی در نوشتن و تضمینی برای اتمام کتاب است.
اما برنامه ریزی زیاد باعث تعلل و تنبلی میشود بنابراین باید خود را بعد از این مراحل، متعهد به نوشتن کنید. از این گذشته، همین طور که مینویسید میتوانید بر روی طرح یا تحقیق خود نیز بیشتر کار کنید.
اگر ایدهای برای کتاب خود دارید که دائماً در ذهن شما تکرار میشود، احتمالاً به این معنی است که شما به اندازه کافی آماده هستید تا مراحل مقدماتی خود را کنار بگذارید و شروع به کار کنید.
اولین پیشنویس را تمام کنید
تکمیل اولین پیش نویس موفقیت بزرگ و لذتبخشی است. اما چگونه خود را برای نوشتن اولین پیش نویس آماده کنیم؟
خودکار قرمز را کنار بگذارید و تنها بنویسید. نیازی ندارید که هر کلمه و عبارتی را در اولین پیش نویس ویرایش کنید. تنها آنچه را که در ذهنتان است بر روی کاغذ بیاورید. تمرکز خود را بر روی بیان آنچه که در ذهنتان است بدون ویرایش یا اینکه به اندازه کافی خوب است یا نه بگذارید.
شاید نیاز باشد بعدا چندین بار پیش نویس را بررسی کنید تا به نسخه نهایی برسید اما فعلا فقط بنویسید و ویرایش و اصلاحات را برای مراحل بعدی بگذارید.
در این مرحله به دنبال نوشتن چیز جدیدی باشید، فارغ از اینکه خوب است یا بد. برای اینکه نوشتن یک کتاب را تمام کنید همیشه به خود بگویید: سریع بنویس و بعد آرام ویرایش کن.
بر موانع نوشتن غلبه کنید
معمولا ۴ دلیل برای موانعی که در نوشتن ایجاد میشود بیان شده است.
۱) خودانتقادی
۲) ترس از عدم پذیرش
۳) کمبود الهام و ایده
۴) انگیزه نداشتن
علاوه بر این، بخش مهمی برای پرهیز از انسداد نوشتن، مدیریت انتظارات شماست. بهترین کتابی را که میتوانید بنویسید، اما خود را با نویسنده دیگری مقایسه نکنید. هر روز، روز خلاقیت نیست پس منتظر خلاقیت و انگیزه برای نوشتن نباشید و به برنامه روزانه خود متعهدانه وفادار بمانید. این ویژگی هر نویسنده موفق است.
توصیههای دوستانه برای نوشتن یک کتاب درجه یک
تا میتوانید خود را وابسته به ابزار یا مکان خاصی برای نوشتن نکنید. اما اگر این کار سرعت نوشتن شما را بالاتر میبرد میتوانید تسلیم این خواسته شوید. هر ابزاری که برای نوشتن شما مناسب است یا هر محیطی که نوشتن در آن را دوست دارید انتخاب کنید. اما دیگر بهانهای برای شروع نکردن نداشته باشید. اگر یک نویسنده جدی هستید در هر جایی و با هر وسیلهای بنویسید تا سرعت نوشتن کتاب بالاتر برود.
برای خود مهلت مشخص کنید، در غیر این صورت شاید نوشتن کتاب هیچ وقت تمام نشود. شما به این ضربالاجلها برای ایجاد انگیزه نوشتن نیاز دارید. میتوانید این مهلت را به دیگران نیز اعلام کنید تا مجبور شوید در قبال کمکاری به آنها پاسخگو باشید. یک برنامه واقعبینانه داشته باشید که هر روز چه تعداد کلمه یا صفحه باید بنویسید که به مهلت تعیین شده برسید.
شاید هم نتوانید که کتاب خود را به ترتیب مقدمه و عناوین نوشته شده بنویسید، نیازی هم به این کار نیست. با هر فصل با بخشی که راحت بودید شروع به نوشتن کنید. شاید هماکنون برای بخش چهار کتاب اطلاعات کاملی دارید که میتوانید دست به نوشتن بزنید. منتظر این نباشید که تمام فصول به ترتیب مشخص شده نوشته شوند.
آیا تا به حال از خواندن مقاله یا کتاب به خاطر پیچیده بودن صرف نظر کردهاید؟ محتوای عالی بنویسید اما آن را با مفاهیم پیچیده رمزگذاری نکنید. همه چیز را ساده برگزار کنید. شما زمانی میتوانید یک نویسنده خوب به حساب بیایید که مفاهیم سخت را به زبان ساده بیان کنید، این نشاندهنده درک بالای شما از موضوع بوده است. علاوه بر این هر فصل کتاب را به بخشهایی قابل هضم تقسیم بندی برای خواننده تقسیم کنید.
و در آخر
اگر میخواهید نوشتن کتاب را با موفقیت پشت سر بگذارید، نیاز دارید که کمی به خودتان سخت بگیرید. بنویسید و اجازه دهید که محتویات ذهن شما به شکل یک پیش نویس اولیه در مقابل شما قرار بگیرد. این کار به شما انگیزه بیشتری برای تکمیل کار میدهد.
منبع: مدیرآفرین
دانلود چک لیست آموزش تولید محتوا